بعضی وقتها دوست داری خودت را خوش نشان بدی و کلی زور می زنی

سعی می کنی الکی لبخند بزنی. بیخودی لطیفه بگی. درد داخل خودت را پنهان کنی. ولی مگه این درد لعنتی مخفی می مونه؟ یه جوری خودش را میزنه بیرون و نشون می ده. 

موندم چطوری این درد به اشک تبدیل میشه؟

آدم مثل ظرف پری میشه که از هر قسمتش با یک تکان کوچک می زنه بیرون.

 

ای روزگار ...