امروز داشتم به موضوعی فکر می کردم که ذهنم را درگیر کرده است.

ما چرا در ایران استعفا نداریم؟ نه اینکه نداشته باشیم. چرا تشنگان خدمت ازین گزینه استفاده نمی کنند؟

واقعا فردی که سالها بر مسند یک محل قرار می گیرد تا به زور پایین نکشانیش خودش ول نمی کنه.

من این امر را در شرکتها و سازمانها به روشنی دیده و لمس کرده ام. به دلیل وجود آن فرد سازمان به طور کامل از هم پاشیده شده است ولی به هیچ وجه حاضر به استعفا و ترک خدمت نیست.

 

یاد مثال جالبی افتادم.

فردی بچه کوچکی را بغل کرده بود و سعی در آرام کردن گریه های وی داشت. ولی صدای گریه کودک بیشتر و بیشتر می شد. فردی رهگذر به مرد گفت چه شده است؟ پاسخ شنید که این کودک را ساکت می کنم. گفت تو رهایش کن، آنگاه خودش ساکت می شود.

 

دقیقا مشکل همین است. مدیرعامل محترم تو رها کن این شرکت بخت برگشته را، خود شرکت درست می شود